به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ملی، مواردی که همگی در اکثر بیمارستانها و مراکز درمانی دولتی ما به وفور تکرار میشوند. در این میان و در بحبوحه جمعیتی که در عین ناباوری شمار بسیاری از آنها اتباع افغانستان هستند و هر بیمار با شمار بالایی مراجعه کنند، فضا را تنگتر کرده، مرد مسنی با رخسار پریده رنگی را میبینید که حالا دیگر آثار شیمی درمانی بر تمام جسم و جانش نشسته، همراهش میگوید جانباز جنگ تحمیلی است و خودش که توان صحبت ندارد و حنجره اش را طی مراحل درمان سوراخ کردهاند، از انتظار طولانی مدت خسته شده است.
انتظاری که بیپاسخ میماند و به او میگویند که پزشک نیامده و تجهیزات آماده نیست و همین جرقهای میشود تا پیرمرد به ستوه بیاید، با نالههای بیصدا و اصواتی فریاد میکشد و سعی میکند بگوید که من به خاطر شما مردم آسیب دیدهام و رفتنها و برگشتنهای بیجواب، دیگر او را فرسوده کرده است؛ همه اینها به کنار؛ تصویری که حالا با آن مواجه میشوید، مردی رنجور با ظاهری شیمی درمانی شده است که دو نفر نگهبان درشت اندام دست هایش را گرفتهاند.تصاویری که ممکن است بارها شما خوانندگان محترم هم به انحای مختلف در مراکز درمانی متفاوت شاهد رخداد آن بوده باشید.
سوال که ممکن است در کنار همه این کمبودها ته ذهنتان بماند این است که چرا بیمههای تکمیلی از این بیماران طوری حمایت نمیکنند که با مراجعه این بیماران به مراکز درمانی خصوصی از شمار افراد مراجعه کننده به مراکز درمانی کاسته شود.
در این گزارش مشخصا با نام بردن از دو مورد خاص درمآن که از جستوجو و مشاهدات خبرنگار آرمان ملی حاصل شده همچنین از راه گفتوگو با بیماران و همراهان آنها به بحث گرانی دارو و کمبود و گاه نبود آن، همچنین گرانی مراحل درمان و تجهیزات درمان و در نهایت محور این گفتوگوها یعنی عدم تقبل بیمه تکمیلی، اشاره خواهیم کرد.
مانیتورینگ صرع؛ بیمارستان دولتی شبی 6 میلیون؛ خصوصی 12 میلیون!
همراه یک بیمار مبتلا به صرع؛ صرعی که مقاوم به دارو تشخیص داده شده است با ما راجع به LTM یعنی مانیتورینگ صرع، صحبت میکند. روش کار این دستگاه این است که آن را به بیمار متصل کرده و چند شب در بیمارستان تحت نظر دارند؛ در این مدت داروهای بیمار به او داده نمیشود تا با حمله صرع، ان را بررسی کرده و هم کانون و هم علت آن را تشخیص دهند.
نکته اما که به گزارش ما مربوط میشود این است که هزینه انجام این عملیات در بیمارستانهای دولتی، شبی 6 میلیون تومان و در بیمارستانهای خصوصی دو برابر آن یعنی شبی 12 میلیون تومان آب میخورد! آن چه بیشتر بیماران را درمانده و مستاصل کرده، عدم پذیرش اکثر بیمههای تکمیلی در خصوص این بیماری است به این معنا که استفاده از مانیتورینگ صرع برای بیماران مشمول بیمه تکمیلی نمیشود. معنای این عدم پذیرش بیمه یعنی افرادی که صرع دارند و نمیدانند منشاو علت آن چیشت تا بخواهند برای درمانش اقدام کنند و از طرفی توان هزینههای پرداختی را هم ندارند باید با درد خود بسوزند و بسازند.
لوپوس و بیمهای که تنها یک مرحله هزینه چکاپ را پرداخت میکند!
لوپوس یکی از انواع بیمارهای خود ایمنی است که در نتیجه حمله سیستم ایمنی بدن به بافتها و اندامهای خودی ایجاد میشود. این حملات باعث التهاب، ورم و آسیب نقاط مختلف بدن همچون مفاصل، پوست، کلیهها، کبد، قلب و ریه میشود. هرچند درمانی برای لوپوس وجود ندارد، اما از درمانهایی جهت سرکوب بیماری و کاهش شدت آن کمک گرفته میشود.
یک بیمار مبتلا که با ما گفتوگو کرده است، توضیح میدهد که چنین مبتلایانی به دلیل حساسیت بالای نوع بیماری علاوه بر اینکه باید در محیطی به دور از تشنج و استرس زندگی و کار کنند و عوامل استرس زایی که فاکتورهای اقتصادی و هزینههای درمان هم شامل حال آنها میشود، منجر به آزار و اذیتشان نشود، بایستی با توجه به شدت و کنترل بیماری خود، هر چند وقت یک بار چکاپ شوند که با توجه به شدت بیماری و علائم در برخی موارد ماهانه است و در مواردی حداکثر هرسه ماه.
این بیمار که بازنشسته است با اشاره به حقوق دریافتی و گرانی سرسامآور میگوید: برای چکاپ و آزمایشهای مربوطه مجبور است در مراکز درمانی دولتی با توجه به شلوغی و استرس وارده حضور داشته باشد و بیمه تکمیلی فقط هزینه یکبار چکاپ را میدهد و بیشتر داروهای این بیماری شامل ویتامین هاست که بیمه اکثر آنها را تحت پوشش ندارد و یک فرد بازنشسته باید خود با حقوق بازنشستگی، هزینههای درمان خود را متحمل شود که به نظر امری غیر ممکن خواهد بود.بنابراین این بیماران هم با توجه به همه عوامل استرس زا در جامعه و عدم همخوانی هزینهها و درمان، باید با بیماری خود بسازند و منتظر عواقب غم اتگیز آن در زندگیشان باشند.
نظر شما